خداحافظی وسلام
نانازم عسلم شمادیگه داری یواش یواش آقا میشی وداری دیگه دلبری میکنی مامانی همه به من میگن بابا اینهمه بچه رو بغل نکن بغلی میشه بعدا تودردسر می افتی اما مگه میشه آخه این قند عسل ومن بغلش نکنم اونم وقتایی که دل درد داره وفقطم دوست داره تو بغل من باشه تا آروم بشه پسرم ما بعداز ١٣ روز که خونه مامانی بودی تصمیم داریم امروز ١٢مرداد بریم خونه مامان مهین وبابا غلام غروب حوالی ساعت ٧ بابارضا اومد دنبالمون تا مارو ببره اونجا حالا رفتن ما هم ١پروسه ای شده هم وسایلامون زیاد هم مامانی وبابایی نمیتونن از شما دست بکشن بالاخره بعداز ١ساعت ماحاضر شدیم وموقع اومدن دیدیم وای بابایی برای شما ١دوچرخه خوشگل آبی رنگ خریده بود ماهم بعداز تشکرف...
نویسنده :
مامان نسی
3:23