آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

گل گندم، 59 ماهه من

گل گندمم؛ خوشه ی طلایی من ! به یاد 59 ماه پیش می نویسم ... به یاد 256 هفته ای که گذشت... به یاد 1.795 روزی که پشت سر گذاشتیم ! به یاد 43.080 ساعتی که با هم بودیم! به یاد 2.584.800 دقیقه ای که سپری کردیم! وبه یاد 155.088.000 ثانیه ای که روزهای خوشی رو با هم تجربه کردیم! که عزیزترین لحظه هایم بودند ! بی شک، ناب ترینشان ... لحظه های مادر بودن ! لحظه ی دنیا آمدنت، اولین شیر خوردنت ... دست بالا آوردنت، چیز در دست نگه داشتنت ! اولین خنده های ارادی ات ... نشستنت، دندان در آوردنت، راه رفتنت ... لحظه های نفس کشیدنت کنارم، درست دهان به دهان من...
22 خرداد 1395

عشق 58 ماهه من

پسرم ٬ شاهم ٬  بزرگم ٬ آرامشم ٬ پنبه ی نرم و نازکم .... روزها از پی هم با عشق و صبوری دارن رد میشن ... ماه و خورشید از پی هزاران ابر دارن خبر میدن که پنبه موشی من داره بزرگ میشه ... ستاره ها شبها دارن به من میگن این عروسک من٬ داره روز به روز مرد ترمیشه پسرم ٬ نفسم .... امید و جوونی مامان وبابا 58امین ماهگرد تولدت مبارک ...
22 ارديبهشت 1395

مه روی 57 ماه من

آرتین  مهربون من ، عاشقتم تو شدی تمام دار و ندار ، زندگیم تو شدی همدم تمام روز و شبهای من تو شدی بودنم عاشقتم عشق کوچولوی من احساس می کنم تو ابرهام وقتی تو در آغوشمی احساس می کنم غرق در زیبا ترین لحظه های زندگیم وقتی  تو بهم لبخند می زنی  عزیزم تو بهترین و زیباترین و دوست داشتنی ترین پسر دنیایی چه با شوق میخوانم چشمانت را و چه عاشقانه می گیری دستهایم را چقدر قلبت زیباست... چه بی انتهاست قصر عشق تو و من چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم ...
22 فروردين 1395

تک پسر 56 ماهه من

نازنین پسرکم خدا رو هزاران بار شاکرم که من و لایق این دونست تا مادر شما باشم شیر مردم 56 ماهه قدم به زندگی ما گذاشتی و روزهای شاد وشیرینی رو برامون رقم زدی هر لحظه که میگذره بیشتر عاشقت میشم میبوسمت به تعداد تمام روزهایی که در کنارم بودی                             ...
22 اسفند 1394

گل 55 ماهه من

پسرم، عزیزترینم وقتی در کنارم نیستی گویی گمشده‌ای دارم که چون سرگردانان پیاپی در جستجویش هستم گمشده‌ای عزیز و دوست داشتنی دلخوشی همیشگی روزهای سختم شادی بخش قلب خسته‌ام تو بهترین هدیه خداوند به من هستی عزیزدلم و من هیچگاه نمی‌دانم چطور می‌توانم بخاطر وجود نازنینت شکرگزار خداوند مهربانم باشم دلبرم، می‌خواهمت... می‌خواهم در آغوش بکشمت و عطر وجودت را استشمام نمایم می‌خواهم آنچنان در آغوش بگیرمت که خیالم راحت باشد نمی‌توانی جایی بروی می‌خواهمت، با ذره ذره وجودم تمنای بودنت خواسته همیشگی&zwn...
22 بهمن 1394

آرتین خـــــــــــــــــــان

گل پسر نازنینم امروز 1394/10/22 درست روز جشن 4.5 سالگی شما یه اتفاق خیلی خاص وخوب افتاد ساعت 13:00 خانم مقدمی مدیر مهدت با من تماس گرفت وگفت امروز قراره بچه های پیش دبستانی رو ببرن صدا وسیما برای برنامه خاله شاپرک واگه ما هم مایل باشیم شما رو هم ببری کهمن سریع با، بابا رضا مشورت کردیم ونظر به رفتن شما گرفتیم ساعت 14:00 من مرخصی گرفتم واومدم خونه ومامانی هم شما رو آود خونمون وپس از آماده شدن این تربچه ما ساعت 15:00 با هم رفتیم مهد واز اونجا هم دست جمعی رفتیم صدا وسیما ومن شما رو با یک آیت الکرسی روانه صدا و سیما کردم وبعد برگشتم شرکت که خانم مقدمی ساعت 16:00 تماسگرفتن وگفتن برنامه زنده...
22 دی 1394

همنفس 54 ماهه من

زمانهایی هست که نمی‌خواهی عقربه‌های ساعت حرکت کنند!! نمی‌خواهی روزها به سرعت بگذرند!! و دلت می‌خواهد زمان در لحظه متوقف شود! این است حال و روز این روزهای من... لبریز از بودن و ماندن، ماندنی با عشق و امید، امیدی زیبا به همراه ترسیم رویایی نه‌ چندان دور از دسترس. این امید را دوست دارم، که باعث زنده ماندنم می‌شود. پسرم، عزیزترینم، به خود می‌بالم که فرزندی چون تو دارم. و از خدای خویش بیش از همیشه سپاسگزار وجود نازنینت هستم. همیشه باش. همینقدر نزدیک. همینطور...
22 دی 1394

پسر53 ماهه من

برای تک پسر53 ماهه ام ماه را چون مرواریدی به گردنت می آویزم پرندگان را می گویم تا خوش آواترین سرودها را برایت بخوانند درختان را زیر پایت فرش می کنم از گلها قایقی می سازم تا به دریاها بروی. از عصاره ی گلها عطری برای دردانه ام می سازم تا در گذرگاهت  هوا عطر آگین شود . به رسم یادگاری مهتاب را به پدرت و نورش را به تو می دهم ٬ تا در نبود من نورآگین شوید . دلم میخواهد تا آخر عمر ٬ عشق مادرانه رو پای شازده بریزم و نفس همسری رو هدیه به شوهرم .   قسم که با عشق تو ناردونه ام ٬ دردانه پسرم با خدا تر شدم . خدا رو شکر برای بودنت ...برای آمدن...
22 آذر 1394

پسرک 52 ماهه من

                           ای آبان زیبا ای ماه پراز خبرهای خوب واتفاقات دوست داشتنی پسرک 52 ماهه ام را در این روزهای زیبا به یگانه خدای مهربان میسپارمش                       ...
22 آبان 1394