آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

طلوع زیبای ماه مبارک رمضان

دعای من برای همه خدای خوبم، ممنون برای تمام خنده های این ماهمان ممنون از درسهای بزرگ زندگی این ماهمان ممنون از اینکه یادمان دادی خودمان باشم بیشتر از همیشه خدایا  آرزو میکنم خندههای این ماهمان از ته دل،  آرامشی به قشنگی رنگین کمان،  دانایی وبینایی و منشی به وسعت هر دو جهان و خلوت هایی که با قشنگترینها پربشه خدایا هرگز نگوییم دستم بگیر،عمریست گرفته ای، رهایش مکن! خدایا من قدرت آن را ندارم تا قلب آنها که دوستشان دارم را شاد کنم ،از تو میخواهم در این روزهای ،دعاهای عزیزانم را مستجاب و دلشان را شاد گردانی نازگل مادر ماه رمضان از راه رسید انشاا.. ماه جدید ماه برکت...
18 خرداد 1395

پسرک تحلیلگرم

عزیز دردونه مامان شما عاشق شیر کاکائو هستی ومامانی اکثراً هر روز برای شما شیر کاکائو میخره که چند روز پیش ما داشتیم میومدیم خونه که تو تاکسی شما یه چند دقیقه رو شیر کاکائو تمرکز کردی و گفتی : گاو کاکویی شیرش کاکویی میشه وگاو سفید شیرش سفید میشه وااااااااااااااااااااای منو نمیگی داشتم از خنده میمردم اما اصلا به روی خودم نیاوردم وگفتم مامانی دوست داری یه گاو کاکویی بگیریم وشما حسابی استقبال کردی و من گفتم غذا بهش چی بدیم شما گفتی مامان بهش شیر میدیم تا زود بزگ بشه تا بتونه برام شیر کاکویی بده الهی من قربون این تحلیلت بشم که تحلیلتم مثل خودت شیرینه ...
14 دی 1394

پسرک باهوشم

دردونه مامان شرکت ما یه ابتکاری به خرج داده و اونم اینه که ماکت ترانس درست کرده وبه همه یه ماکت داده برای کمک به خیریه شرکت و دیروز 94/07/27 بابا رضا ماکت رو آورد خونه که شما اول متوجه ماکت نشدی اما یهو چشمت بهش افتاد و بلند گفتی اِ اِ اِ  این هِـِثلِ  شرکت شماست واااااااااا ما رو نمیگی حسابی تعجب کردیم یعنی شما ترانس رو میشناختی   که من ازت پرسیدم مامان از کجا فهمیدی این مثل شرکت ماست  که اومدی آرم ایران ترانسفو رو نشونمون دادی اون لحظه محکم ماچت کردم و به خاطر این تیز هوشیت ودقت بالات همراه بابا رضا بهت قول یه جایزه دادیم خدایا شکرت بابات همین هدیه خوبی که به ما هدی...
28 مهر 1394

خداحافظ عمو بهروز

پسر خوشگلم دنیامون خیلی زیبا ودوست داشتنیه اما بعضی وقتها دنیا کارهایی میکنه که  تحملش برامون سخت ودرد ناکه اما چاره ای نیست جز صبر وتحمل این دفعه خدا عمو بهروز مهربون(شوهر خاله بابا رضا) رو از ما گرفت خداییش من خیلی دوستش داشتم وهمه بچه ها هم دوستش داشتن با اینکه پا به سن گذاشته بود اما همچنان روحیه ستودنی داشت وهمیشه در مهمانیها با بچه ها شیطنت میکرد روحش شاد ویادش گرامی این عکس مال نوروز امساله 1394 -که با هم رفته بودیم شمال و چقدر هم خوش گذشت. ...
30 تير 1394

اسفند زیبا

بهمن هم تمام شد دفتر اسفند را باز کن برگ اولش را با کاغذی از جنس دلت جلد کن صفحه به صفحه اش را با امید خط کشی کن صاف ویکدست اینبار کمی خوش خط تر خط اول به نام خدا سلام اسفند ...................  نازنین پسرم من عاشق اسفندم واسفند یه رنگ وبوی دیگه ای برای من داره امید دارم هر روزمون به زیبایی دونه های برفی باشه که اولین روز اسفند به  خونه هامون بارید وامید دوباره ای به هممون داد خدایا شکرت بابت بارش این برکتت ...
1 اسفند 1393

چهارمين تئاترآرتيني

پسر گلم 4شنبه 1393/10/17 دوباره طبق معمول گذشته همراه دوستاي خوبت امير حسين واميرعلي-سلما-كسري با هم رفتيم نمايش شاد وموزيكال حيوانات آوازخوان جنگل خيلي خيلي شاد بود وبه هممون حسابي خوش گذشت به خصوص به شما فسقليا ...
17 دی 1393