قربونی
عزیزم مامانی خیلی دوست داشت که گوسفندو تو خونه ببریم ولی چون خونمون آپارتمانه گفتن نمیشه وخیلی سخته به همین خاطر بریدن گوسفند به تاخیر افتاد وگوسفندو5شنبه 30 تیرماه قربونی کردیم اونم بیرون سرشو بریدن و تیکه تیکه کردن وشب آوردن خونه وبرای شام جغوربغور درست کردیم وهمه دوباره خونه ما بودن وبعداز شام هم گوشتارو جمع وجور کردیم وساعت 2بود که خوابیدیم تازه عمه جونو داییجونو باباجونا هم تا ساعت 1 خونه ما بودن وکمک میکردن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی