آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

پسرك 38 ماهه من

بوي پاييز مي آيد هوا پر شده از آرزوهاي قشنگ كه براي عزيزانم به باد سپرده ام پسركم حواست هست يك تابستان ديگر هم گذشت و هيچ معجزه اي نشد، حالا بايد دوباره دل خوش كنيم به آمدن پاييز يك پاييزخوشرنگ كه زرد ونارنجي نباشد، به پاييزي كه دلت نگيرد وغروبش غم نداشته باشد  وتوي پس كوچه هايش بغض نباشد پاييزي كه مهر و آبان و آذرش تو را ياد هيچ خاطره خيسي نياندازد و دل كندنش آسانتر از دل بستنش باشد يك پاييز دوست داشتني كه شايد مال من وتو باشد، ميمانيم به اميد پاييزي كه تمام روزهاي شادي و سرزندگي باشد به اميد پاييزي كه وقتي به آخر رسيد جوجه اي از ج...
22 شهريور 1393

گل خوشبوي من تولدت مبارك

       روز تولد تو یعنی روز عشق . یعنی روزی همراه با نفس . یعنی یه هماهنگی بین شب و روز . یعنی بلندی پرواز . اوج ...آسمان . یعنی یه قلب درشت . یعنی عبادت مادری من ...منی که هر سال آرزو داشتم مادر بشم و شدم و چه عیدی بالاتر از روز تولد تو . تولدت یعنی روز میعاد من و خدا . بالاترین معجزه ی . به دنیا خوش آمدی . ورودت به چهارمین تابستان زندگیت مبارک . پسر تيرماهي من ...پسره  طلایی من ... تولدت مبارک . امروز سالگرد باشکوه‌ترین روز، زندگی‌ام است.   تجربه والاترین حس...
22 تير 1393

شيرين زبوني آرتين

حرفهاي خوشمزه   نسيم جون مچكرم ما رو دوست داري نسيم جون دوبستي(دو دستي) بگير نسیم جون چه خوشگل شدی((هر وقت من آرايش (خط چشم) ميكشم اين جمله رو از شما ميشنوم وميايي به چشمام دست ميكشي لاك پشتهاي اينجا(نينجا) چند روز پيش رفته بودي خونه مامان جون ومامان جون از شما خواسته بود كه ببوسيش وشما امتناع كرده بودي ومامان جون گفته بود اشكالي نداره ميگم بابا جون مياد بوسم ميكني كه شما    وگفتي چيييي بابا جون بوست كنه   (منظور مامان جون بابايي يعني پسرش بود وشما باباجون اون يكي پدر بزرگتو تصور كرده بودي) خونه مهين جون اينا بوديم وداشتيم ميومديم خونه كه تو ر...
30 خرداد 1393