آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

سفر به ماسوله

1392/7/20 8:49
نویسنده : مامان نسی
1,709 بازدید
اشتراک گذاری

      شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه    شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه          شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه   شکلک های ساده,شکلک های بامزه,شکلک های پراستفاده,شکلک های مورد علاقه     

پسر خوشگلم مسافرت تو پاییز یه حس وحال دیگه ای داره واگه این مسافرت جاده شمال و جنگل باشه که عشق وحاله

عشقم

                

 

به همین خاطرما ٥ شنبه صبح به همراه خاله سهیلا و خاله سمیرا(دختر دایی های خوبم)قلب  رفتیم به سمت ماسوله

niniweblog.com

و ساعت 1 رسیدیم به استراحتگاه سایه سارniniweblog.com

که ١٠کیلومتر مانده به ماسوله بود

 وای چه جای باصفایی بودniniweblog.com

کلبه ها مابین جنگل و رودخانه بودن وکلبه ما درست چسبیده به جنگل بود و یه آبشار کوچولوی خوشگل طبیعی هم کنار کلبه ما بود خداییش خیلی جای بکر و با صفایی بودniniweblog.com

به شما بچه ها هم حسابی خوش گذشت یا با هم بازی میکردیدniniweblog.com

 

یا میرفتید سراغ وسائل بازی niniweblog.comو یا دنبال گربه بودیدniniweblog.com

خداییش هوا هم خیلی خوب بود یه سوز کوچولویی بود اما میشد تحملش کردشniniweblog.com

غروب ٥ شنبه هم رفتیم ماسوله و یکم ماسوله گردی کردیمniniweblog.com

اما چون شما بد خواب شده بودی niniweblog.comبی حوصله بودی niniweblog.com niniweblog.com

شب هم خودت اسرار داشتی که بخوابی و خیلی راحت بغل بابات کنار آتیش خوابت بردniniweblog.com

راستی ٥ شنبه حسابی غذا خوردی خودت مشتاق بودی که کبـــات و برنج بخوریniniweblog.com

جمعه هم طبق روال همیشه صبح زود از خواب بیدار شدی niniweblog.comو ما هم به خاطر شما فسقلیها

niniweblog.com niniweblog.com niniweblog.com

زود بیدار شدم و تا ظهر کنار جنگل و رودخونه تفریح کردیم

niniweblog.com niniweblog.com niniweblog.com

 

 ظهر بعد از خوردن نهار و کمی آتیش بازی ساعت ٤ قصد عزیمت کردیم بای بایو گردش کنان به راه افتادیم تا به خونه برسیم که ساعت ٧:٣٠ رسیدیم گیلوان و اونجا یک دفعه تصمیم گرفتیم که شب رو بریم باغ بابا غلام و صبح برگردیم خونهنیشخندو حسابی هم بهمون خوش گذشتniniweblog.com

 منظره باغ در صبح واقعا زیباست و دل کندن از باغ هم سخت ناراحت

به همین خاطر ساعت ١٠:٣٠ از باغ حرکت کردیم و ساعت ١٢ رسیدیم خونه و چون خاله سهیلا اینها عجله داشتن برن تبریز سریع از هم جدا شدیم و ما هم اومدیم خونه

خلاصه شب تا ساعت ١١ شما بیدار بودی و شیطنت میکردی niniweblog.com

پسر گلم شما تو ماشین یکم شیطنت میکنیniniweblog.com

اما در کل خیلی خوش سفر هستیniniweblog.com

و زیاد اذیتمون  نکردی

پسر گلم به اندازه تمام ستاره های دنیا دوست دارم

                    

نمایی از استراحتگاه

کلبه های سمت جنگل

کلبه های سمت رودخانه

آبشار کوچولو

حالا وقت بازیه

آخ جون سرسره

الاکنگ وتیشه دوستدارم همیشه

جونمی جون

شیطنت وتفریح در محوطه

چه پلی

برم بیام

برم پیاده روی خسته شدم

خاطرات شمال محاله یادم بره

عجب طعمی داره این کولوچه فومن

پیشی با من دوست میشی

شیطنت

خاله تُهنگ

اووووووووووووووووو

کیشووووو

یکم بازی بُتونیم

آنیسا بنداز

وای نهارای خوشمزه(کباب صدفی وجوجه کباب)

کــــــــبات

جوجه کباب

عشقای من در ماسوله

عاشق چرتکه ای و بهش میگی ٦ ماهم برات از ماسوله یدونه ٦ خریدیم

نکن آنیسا خراب میشه

اینم نمایی از باغ بابا غلام با انارای خوشمزه

100دانه یاقوت دسته به دسته

انارای خوشگل

انارای خوشگل

وای که چقدر انار خوشمزه است

انار دوست دارم

ارشیا جونم

 

آنیسا گلی

 

آنیسای نازم

ترش وشیرین

 کوههای زیبای طارم

خدایا عظمتت و شکر

خدا نقاش ماهریست

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

شقایق مامان آرشا
4 آبان 92 16:06
همیشه به سفر
مامان پارسا
9 آبان 92 13:46
سلام نسیم جون خیلی دلم واسه جوجه کوچولو تنگ شده خیلی درگیرم امیدوارم زودتر خط تلفن خونه وصل بشه بتونم باهاتون در ارتباط باشم.
الهه مامان روشا جون
13 آبان 92 2:17
همیشه به سفر نسیم جون.
چه استراحت گاه خوبی اینجور که توصیف کردی کلی دلمون خواست
وای آرتین جون عاشق اون خنده هاتم خالله ایشالا همیشه لبات خندون باشه عزیزم.
دیگه عکس کبابو نمیذاشتی خواهر نمیگه یکی نزدیکای سحر این پستو بخونه هوس کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وای خیلی خوشگلن زیباتر از همه ی خنده های روشا



آره خواهر جاي توپي بود حتما يك بار با هم بريم خوش ميگذره