16 مهر روز گل پسری
پسر نازم دیروز روز کودک بود و روز شما به همین خاطر مامانی مهربون ساعت ٤ شما رو برده بود به یک جشن کوچولوی مخصوص بچه ها
پسر گلم الان ٢سالی هست که خیریه روزبه برای بچه های ناز روز کودک رو جشن میگیره و امسال هم از ساعت ١٠ تا ١٩ مراسم داشتن
شما هم ساعت ٤ با مامانی رفته بودید جشن
تا ساعت ٥:١٥ که ما هم به شما ملحق شدیم وای که چقدر شلوغ و سرد بود
که از شدت سرما شما چسبیده بودی به من
اما ما خوش شانس بودیم آخه خونمون ١کوچه بالاتر از خیریه است و بابا رضای مهربون سریع رفتند و یه سوئی شرت کلفتر برات آوردن تا بیشتر اونجا خوش بگذرونی
راستی زمانی که با مامانی اونجا بودی از صدا وسیما هم اومده بودن و مامانی میگه از شما
حسابی فیلم گفتن خدا کنه بتونم اون لحظه ای که شما رو نشون میده خونه باشم وگل پسرمو از تلویزیون ببینم
اونجا حسابی بهت خوش گذشت نقاشی کشیدی- رفتی استخر توپ و تازه صورتت رو هم نقاشی کشیدن
به نظر من کارشون زیاد خوب نبود اما خیلی ها ازت عکس گرفتن موش کوچولوی من
به خاطر سرما ساعت ٦:٣٠ ما اومدیم خونه وچون قرار بود شام بریم خونه مامانی اینها زود حاضر شدیم که بریم اونجا تا مامانی وبابایی،دای جون و بهار جون موش کوچولوی ما رو ببینن اما این وروجک تو ماشین خوابید تا فردا صبح
مــــــــــــــــه روی من روزت مبارک
آرتین وخاله ندای مهربون
خوب حالا وقت نقاشیه حالا چی بکشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان بریم طراحیم تموم شد
پسر گلم پارسال این عروسک بامزه هم بود اما شماپارسال ازش میترسیدی
راستی این سوئی شرت خوشگل هدیه روز کودک پارسال شماست که مامانی برات بافته بود
مامانی و بابایی مهربون دستتون درد نکنه بابت این هدیه های خوبتون
(این عروسک بامزه رو مامانی از خیریه برات 15000تومن خرید)