آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

احوالات آرتین جونم در 31 ماهگی

1392/12/20 12:12
نویسنده : مامان نسی
625 بازدید
اشتراک گذاری

شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008   شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008   شکلک دخترانه 5008  شکلک دخترانه 5008   شکلک دخترانه 5008 

پسر قشنگم هر روز داری بیشتر از قبل شیرین زبون تر و شیطون تر میشی ما رو هم هر لحظه بیشتر از قبل شیفته خودت میکنی

نازگل من

عاشق اون اداهای بامزه ات هستم واقعا نمیدونم از کجا ولی خیلی بامزه شیرین کاری میکنی

چند روز متوالی به کارتون شنگول ومنگول نگاه کردی وحالا تو کله ملق زدن یه پا ماهر شدی.......

تکیه کلامهای جدید جیگر طلای مامان

من شما رو خیلی دوست دارم

پ ن: چند روز خونه خاله ندا بودی وخاله ندا با محمد حسن دعوا میکنه وشما میایی وبه خاله ندا میگی مَـمَسدونه شما رو خیلی دوست داره دعوا نکنبغل

اومدم خونه خاله ندا دنبال شما-شما گفتی آب میخام منم گفتم باشه الان برات میارم گفتی نه شما خسته ای خاله ندا بیارهخجالتبغل

میایی منو بغل میکنی ومیگی خــــــوشگلم،عاشِقـِـتَمخجالتبغل

 

به هواپیمامیگی:هَم چَرا

عاشق کارتون مرد عنکبوتی هستی و میگی کــَبوتی

جلب اینجاست کوچکترین شکلی از مرد عنکبوتی رو میبینی میگی کبوتی

تازگیها به کلمه ای که حرف ن & م کنار هم هستند رو درست تلفظ کنی

نِنی خام(نمیخام)-نِنی دَم(نمیدم)....

داریم تو خیابون راه میریم برگشتی به مردم میگی شلوغ نکن دعوات میکنمـــــــــــا

چند تا کلمه خیلی زشت یاد گرفتی و موقعی که عصابی میشی به همه میگی:بی ادب و بی تربیت

صبح رفته بود خونه مهین جون اینها وغروب اومده بودی خونه مامانی اینها وثریا عمع از شما پرسیده بود آقا غلام بهت شکلات داده وشما عصبانی برگشتی رو به ثریا عمه وگفتی به تربیت باباجوووووووووننیشخند

پسر گلم حالا بگم از غیبت طولانیم تو این مدت

یکم کارم سنگین تر شده تو شرکت و نمیتونم بیام زود به زود تو وبلاگت و خاطرات شیرینتو بنویسم

از ٣٠ بهمن تا ٢ اسفند با خاله سمیرا اینها رفتیم تبریز خونه خاله سهیلا وآنیسا جون بیشتر قصدمون استراحت وگردش بود تا خریدشکلک های بامزه 680

ساعت ١صبح آرتین مست خواب که بالاخره رو تاب خوابش برد

من فدای ایندل مهربون داداش ارشیا بشم که داره کفش آرتین رو پاش میکنه تا با هم برن حیاط بازی بکنن

   

٨و ٩ اسفند رو هم باز رفتیم تبریز اما این دفعه مامانی عمل داشت و رفیتیم خونه داداش مرتضی

پ ن: مامانی وبابایی وافسون عمه جون از دوشنبه ٥ اسفند رفتند تبریز و دست مرتضی جون درد نکنه چون داره پزشکی میخونه حسابی مامانی رو ساپورت میکردش و قبل از رفتن مامانی با دکتر بافنده صحبت کرده بود و زمان معاینه وعمل رو هم مشخص كرده بود تازه زمان عمل هم مرتضي رفت اتاق عمل با اينكه تو اون بيمارستان نميشد اما دكتر گفت 1نفر ميتونه همراه مريض بياد داخل و از همه بهتر پسر عمه گل خودم بود

 ما و دايي ميثم وخاله پروين روز 5 شنبه رفتيم بيمارستان كه ساعت 5:30 ماماني رو بردن اتاق عمل خدا رو شكر مدت زمان عملش كم بود و روز جمعه ظهر همگي برگشتيم زنجان

پ ن: 3روزي كه ماماني اينها تبريز بودن شما تا ظهر پيش مهين جون وبابا غلام بودي وساعت 12ظهر همراه ندا خاله ميرفتي خونشون تا ساعت 5 كه من بيام دنبالت

قلبدست همشون درد نكنهقلب

روز 11 اسفند هم بابا رضا مهربون بليط كنسرت همايون شجريان رو گرفته بود

 

كه 3نفري رفتيم تهران و چون  ورود كودكان زير 6 سال ممنوع بود شما رو برديم خونه خالا طلا و شما از ساعت 5:30 تا 9:30 پيش خاله طلا وكيان جون بودي وحسابي بهتون خوش گذشته بودشکلک های بامزه 676

پ ن:پسر گلم هر قدمي كه تو برج ميلاد برميداشتم ميگفتم جاي آرتين خالي به همين خاطر دوشنبه صبح 3 نفري با هم فتيم برج ميلاد تا شما يكم تفريح وگردش بكني وحسابي هم به شما خوش گذشت و غروب ساعت 7 برگشتيم خونه

پدر وپسر مهربون

آب بازي ببينم

وااااااااااااااااي شهر فرنگ

آب بازي

برم باللا

بدو بدو بازي

اينارو ببين

وااااااااااااااااي تهرونو ببين

برم قدم بزنم

ببينم اون بالا چه خبره

واااااااااااااااي چقدر پرچم

برم گردش

بازديد ويژه

اين چيه

آخ جوووووون

عكس بنداز

عاشق آقا پليسه اي وتو برج ميلاد دنبال پليسها ميدويدي تا بهشون برسي وبه همشون سلام ميدادي

آبا پليسه واستا

آخ جون آقا پليس

آقا پليسه

در كل تو اين ماه هم روزهاي خوبي داشتيم

عشقهاي من

آرتين و پرنيان تو عروسي

خونه خاله شيدا

آرتين،ماني،مهدي، مانيا،پرنيان

تولد مهين جون

عشقاي نازمن

آخ جون سانجه جي

خستم بخوابم

٢٢ بهمن آماده ايم تا بريم باغ

آرتين وحاج آقا جون

باغ بابايي

و هم لحظات سخت وناراحت كننده

مادر وبزرگ ودايي مهربونم

پسراي گل من اومدن سر خاك مادربزرگ خوب ومهربونم كه يكساله پركشيده رفته پيش خداناراحت

محمد حسين ، آرتين ،ارشيا

ولي دركل همراه با شما لحظه لحظه زندگيمون شيرين ونابه

اين همه مهمات

خداييش عبدمالك ريگي شبا موقع خواب اين همه با خودش مهمات نميبره تو رختخوابش

پسر موزيسين من

اومدي ميگي بابا عكس بنداز

عاشق ژستاتم به خدا

پام درد ميكنه يكم ماساژ بدم

نسيم جون پات درد نميكنه

داري با ماسوژور ور ميري من اومدم تو اتاق برگشتي جدي به من نگاه ميكني وميگي مال بازي نيستاتعجبنیشخند

شکلک قلب 7368شکلک قلب 7368  شکلک قلب 7368شکلک قلب 7368  شکلک قلب 7368شکلک قلب 7368  شکلک قلب 7368شکلک قلب 7368   شکلک قلب 7368شکلک قلب 7368  شکلک قلب 7368شکلک قلب 7368  شکلک قلب 7368شکلک قلب 7368

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

خاله مریم
15 اسفند 92 22:34
نسیم جونم از خوشحالیت خوشحالممممممممم عزیزم داماد شیرین زبون من دلم براتون تنگ شده بود بوسسسسسسسسسسسسس خاله جون ديگهتو وايبر نيستي بهتون عادت كرده بوديم
الی مامی آراد
16 اسفند 92 16:55
ای جووونم چه خوشگل حرف میزنه
مامان سونیا
18 اسفند 92 9:38
انشالله روزهای شاد و پر باری رو داشته باشید و ایام به کامتون باشه 31 ماهگیت هم مبارک ارتین جونم
مامان پارسا
19 اسفند 92 0:17
ای جونم چه هواتو داره نسیم جون
رها مامان راستین
24 اسفند 92 9:37
وای چه بامزه حرف میزنی همیشه به گردش واقعآ اسفند ماه شلوغی ممنون.آره واقعا
✿✿الهه مامان روشا جون✿✿
26 اسفند 92 1:57
ای جان قربون خودت و اون زبون شیرینت. خیلی بامزه میگه ممسدونه ماشالا بهت که انقدر مهربونی تو خیابون به ادما گفت دعوات میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ وای نسیم جون چه قدر عکس دلم باز شد افرین بهت. خدا رو شکر که مامان حالشون بهتره.خیلی ناراحت شدم که اومدید تهران و نتونستیم همدیگه رو ببینیم.ایشالا به زودی موقعیتی پیش بیاد که از نزدیک ببینیم همو. آره واقعا حيف شد باز نتونستم بيام وببينمتون اييشالا اين دفعه