گل 40 ماهه من
پسر40 ماهه من
خیلی وقته می خوام بنویسم که خوش اومدی به قلبمون
خیلی وقته شدی مهمون هر لحظه قلبمون. مهمون که نه صاحب قلبمون
خیلی وقته شدی همه فکر و همه کار و همه دنیای ما
دنیا قشنگه و زندگی زیباست روزهای سخت و زشت هم توش پیدا میشه که هیچکدوم در برابر همه زیبایی ها رمقی ندارند.
سوت شروع بازی که زده میشه داور ازت نمی پرسه آماده ای یا نه؟ باید همیشه برای شروع بازی آماده باشی
سوت آغاز زده شده جوونه!
خوشحالم که شادی و خوشحال تر که راه دویدن رو خوب تمرین می کنی
برای لحظه لحظه هات دعا می کنم اما تو این بازی تنهایی ما فقط تماشاگرهای دعا گو هستیم.
خوش اومدی به حال و امروز ما
جای قدمت همیشه اینجاست تو قلب ما
حرفهاي بامزه :
داريم ازماسوله برميگرديم هي گفتي بريم كوله بريم كوله ما هم متوجه منظورت نشديم كه تو جاده به تونل رسيديم وبرگشتي گفتني ايناها كوله (كوله تونل)
رفتي دستشويي و داشتي با خودت حرف ميزدي و ميگفتي خدايا من چيكار كنم
بابا رضا شب خونه نبود وما حوالي ساعت 11 بود كه داشتيم ميخوابيديم كه بابا رضا اومدن خونه وشما از اتاق خواب برگشتي وميگي عبدالرضا بيا به ما سلام بده بابا رضا گفت شما بيا به من سلام بده وشما برگشتي وگفتي آخه شما اومدي خونه بيا سلام بده
تو مهد كودكت يه همكلاسي داشتي به نام گندم كه بهش ميگفتي نقطه خدا رو شكر فقط يك ماه با هم همكلاسي بوديد چون به خاطر نقطه يه 3روزي نرفتي مهد
رفتيم بيرون شام بخوريم كه بابا رضاهمراه غذا دلستر گرفتن وشما بلافاصله يكي از دلسترها رو صاحب شدي ومن گفتم چرا دلستر ضرر داره بابا رضا گفت نوشابه ضرر داره من گفتم آخه اينم گاز داره كه شما بلافاصلهبرگشتي وگفتي گاز داره برق داره......