گلم 23 ماهه شد

وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد،
هیچ فاصله ای دور نیست،
هیچ زمانی زیاد نیست
و هیچ عشق دیگری
نمی تواند آن دو را از هم دور کند.

کل دنیا هم بگویند دوستم دارند ...
فایده ندارد !!!
اما ...
دوستت دارم های " تو "
چه غوغایی می کند ...
روحم را تازه می کند !!!

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم

به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم

به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم

به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم

عزیز دلم به خاطر تو همه کار میکنم

وقتی میخندی انعکاس لبخندت می افتد در آسمان 

شادونه مامان 23 ماهگیت مبارک

وقتی میخندی انعکاس لبخندت می افته تو  آسمون

پسر گلم دایره لغاتت هر روز داره بهتر  میشه

وهر چیزی رو که میشنوی تکرار میکنی کلا طوطی شدی

دیشب یکم خسته بودم به همین خاطر رفتم رو تخت دراز کشیدم که شما همین که دیدی من نیستم  صدا کردی مـــامـــان،مــامــایم و بعد به بابا رضا گفتی ماما رَف ،مامایی رَف که من با شنیدن این حرفت تمام خستگیام از تنم در رفت

شَرشَر:شربت

داغ:داغ

بالا:بالا

پایین:پایین

مـــامــــان دون:مامان جون(مامان مهین ومادر بزرگ پدری من)

بــــابــــا دون:بابا غلام

بَیه:بله

 توتو:تخم مرغ وتوپ کوچیک

 نانای:آهنگ های شاد و گیتارت

 باچه:باشه

دیروز گیرداده بودی به گیتارت که بدم بهت و چون دیدی خرابه اسرار میکردی که درستش کنم منم چون نمیخواستم چسب کاری رو یاد بگیری رفتم تو دستشویی و گفتم آرتین اینجا باش تا من نانای رو درست کنم که از پشت در چند بار گفتی باچه

هِنه:هندونه

دیروز غروب بعد از اینکه بابا رضا اومد خونه یکم هندونه آورد وخورد و شما اون لحظه مشغول بازی بودی همین که بازیت تموم شد اومدی که هندونه بخوری ودیدی هندونه تموم شده خیلی جدی   به بابا رضا میگفتی

بـــابــــا هِــنه،بـــابــــا هِنه

که بابارضا رفت وبرای شما هم هندونه آورد و با دیدن هندونه گل از گلشنت شکفت

دیروز تو ماشین نشسته بودیم وداشتی با خودت حرف میزدی ومیگفتی

مامان دون-باب دون و.... که من بهت گفتم

بگو حسن بگو عمو حسن(شوهر عمه شما-بابای پرنیان)

که چند بار گفتی عمو و بعد گفتی پَرپَر-عــَمــَه

الهی من قربونت بشم که خانواده هر کی رو خوب شناختی

دیروز تو باغ موقع برگشت مامانی چند بار بلند گفت میـــثم -میــثم که شما هم هی داد میزدی

پــِیسَم یا مـــِیسَن و.....که من گفتم آرتین میثم کیه گفتی دای جون

قربونت بشم که این همه ماهی وشیرین زبون

::اینم به خاطر این که عاشق تاس وتخت نردی::

توی مارپله ی زندگی،مهره نباش که هر چی گفتن بگی باشه …!

تاس باش که هر چی گفتی بگن باشه !...

فدای این پسرم بشم که این همه بامزه است

گفتم مامان ژست بگیرم از عکس بگیرم که این شد

اینجام رفتیم شهربازی این دفعه خودت مشتاق بودی سوار وسائل بازیبشی