آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

روز مهربانو

اول آذر روز پاسداشت مهر بانوی پارسی مبارک                     درقرون باستان زمانی که از زنها بعنوان برده استفاده میکردند مردان آریایی عشق خود را به اسم مهربانو( بانوی مهر ) صدا میزدند  وبرای سپاس ،اولین روز آذر را جشن میگرفتند باشد که این سنت همچنان دریاد وخاطران پابرجا باشد  ...
1 آذر 1394

پسرک 52 ماهه من

                           ای آبان زیبا ای ماه پراز خبرهای خوب واتفاقات دوست داشتنی پسرک 52 ماهه ام را در این روزهای زیبا به یگانه خدای مهربان میسپارمش                       ...
22 آبان 1394

حرفهای خوشمزه

چند وقت پیش عمه یاسی و مهین جون اینها اومده بودن خونمون که شما وسطها با پرنیان دعواتون شد چون پرنیان بااسباب بازیات اشتباهی بازی میکرد و او نا رو اشتباهی جای دیگه میگذاشت که شما عصبانی شدی و بابا رضا اومد پیشت وگفت آرتین بابا چرا با پرنیان دعوا میکنی وشما گفتی: آخه برای من مسئولیت داره جمع کردن اینا     عاشق لباس پلیست هستی وطبق معمول لباس پلیست تو تنت بود وخواستیم بریم سوپری دیدیم داری لباساتو عوض میکنی که گفتم مامان جون  میتونی با این لباسات بیایی برگشتی میگی مامان خیلی ممنون که اجازه دادی با این لباسام بیام ممنون مامان عزیزم خیلی دوست دارم چند وقتی میشه که ب...
17 آبان 1394

دندان پزشک

              ناز گل من چند روز پیش دوباره دندونت رو به سحر جون نشون دادم وسحر جون گفت که دیگه داره دندون گل پسری خرابتر میشه وحتما باید دندون خوشگلت درست بشه وچون سحر جون فقط چند روز میتونه بیاد مطب به همین خاطر قرار ما شد برای 10آبان ماه که ساعت 5:30 غروب با هم رفتیم اول از دندونات عکس گرفتیم وبعدش با هم رفتیم مطب سحر جون اولش خیلی سخت بود رضایت نمیدادی سحر جون رو دندونات کار کنه که من اول خوابیدم رو تخت و شما بغل من خوابیدی که به این صورت زیاد راحت نبودی  که آخرش راضی شدی خودت تنها رو تخت بخوابی و منم نزدیک 40 دقیقه پایین تخت بودم ودستت تو دستم بود تا زیاد ...
11 آبان 1394

پسرک باهوشم

دردونه مامان شرکت ما یه ابتکاری به خرج داده و اونم اینه که ماکت ترانس درست کرده وبه همه یه ماکت داده برای کمک به خیریه شرکت و دیروز 94/07/27 بابا رضا ماکت رو آورد خونه که شما اول متوجه ماکت نشدی اما یهو چشمت بهش افتاد و بلند گفتی اِ اِ اِ  این هِـِثلِ  شرکت شماست واااااااااا ما رو نمیگی حسابی تعجب کردیم یعنی شما ترانس رو میشناختی   که من ازت پرسیدم مامان از کجا فهمیدی این مثل شرکت ماست  که اومدی آرم ایران ترانسفو رو نشونمون دادی اون لحظه محکم ماچت کردم و به خاطر این تیز هوشیت ودقت بالات همراه بابا رضا بهت قول یه جایزه دادیم خدایا شکرت بابات همین هدیه خوبی که به ما هدی...
28 مهر 1394

گل پسر 51 ماهه من

شکوه زندگیم دوستت دارم دوستت دارم با تو درباران قدم بزنم وتو را که به زلالی باران هستی در کنارم داشته باشم دوستت دارم تو را که سرسبزترین خاطره ذهنم هستی، دوستت دارم برای همیشه  پسرک 51 ماهه من دوستت دارم فقط تو را به اندازه بی نهایت ...
22 مهر 1394

اخرین روز تابستون 1394

  آخرین روز تابستان است وبوی پاییز را با تمام جانم احساس میکنم اینجا در عصری نیمه خنک، با صدای جیرجیرکهایی که شب را گم کرده اند، با صدای وزش باد در لابلای درختانی که در حال خداحافظی با برگهایشانند، با رشته کوه هایی در حال عریان شدن که تنها غروب آفتاب را بر نوک قله ی خویش می بیند وتکه ابرهایی سفید در میان مه، چیز  دیگری نیز خودنمایی میکند حسی شگرف درپس دیدگانم گویی بوی پاییز آنقدر شامه نواز است که حسم را مدهوش خویش ساخته است. چقدر پر احساس است روز آخر تابستان  وشروع  اولین روز مهر آخرین روز تابستان با تمام احساسش تقدیم به تو... به تو که ،...
31 شهريور 1394

سفر تابستونی

گل پسرم از اوایل تابستون قرار بود دست جمعی همه اقوام پدری من با هم بریم تهران خونه خاله طلا اینها آخه خونه شونو عوض کرده بودن که قرار شده بود آخر شهریور ماه با هم بریم که تصمیم عوض شد وقرار شد  خانمها مجردی بریم تهران که 26 شهریور ماه  ساعت 8:30 یه کاروان با هم رفتیم تهران خونه خاله طلا واااااااااااااااای که چقدر خوش گذشت  مسافران(مامان جون،مامانی،زن عمو وثنا جون،افسون عمه جون و مهنا، سولماز وطاها،مریم وسدنا جون،سولماز و رسا وآرمیا جون،بهارجون،فرشته جون،لیلا وکیمیا، عاطفه جون ومامان نسی وآرتین خان و ثریا عمه وفایضه عمه جون از قبل رفته بودن تهران که موقع برگشت با هم برگشتیم) واقعیتش برای اول...
28 شهريور 1394

پسر 50 ماهه من

  تو نه مهتاب و نه خورشیدی  تو فقط دریایی تو همان ناب ترین جاذبه دنیایی تو مثل اشعار اهورایی باران پاکی وبه اندازه لبخند  خدا زیبایی شکوه زندگیم  جشن میگیریم پنجاهمین ماه بودنت را ...
22 شهريور 1394