تغییرات آرتین تواین6ماه

گلم میخواهم تغییرات شما تواین ٦ماهه رو جزء به جزء برات بنویسم

١:موهای شما اون اول اول خیلی بلند بود ولی به مرور کمتر شد اما الان خوبه ولی هنوز وقت سلمونی رفتنت نشده ومن هراز گاهی مرتب میکنمش

٢:چشمات اون روزا خیلی کم میدید اما الان قربرونت بشم حسابی خوب میبینی همچین که توخیابون نور چراغهای ماشینارو دنبال میکنی ویا تو تلویزیون به بعضی برنامه یا رنگها عکس العمل نشون میدی ودست وپا میزنی راستی ابرو ومژه هات هیچ تغییری نکردن

گلم همه میگن نی نی ها تا٦ماه گریه نمیکنن واز چشماشون اشک نمیاد ولی مثل اینکه اونا شمارو ندیدن و این حرف زدن چون چشای قشنگ شما از همون روز اول اشک داشت وهرموقع بغض هم میکنی چند قطره اشک از چشات میاد چه برسه که گریه کنی

٣:مامانی در مورد حس بویایی نظر خواسی ندارم

٤:عسلم فکر کنم حس چشاییتم کم و بیش تغییر کرده آخه  بعضی از غذاها رو با اشتها میخوری وبعضی هارو بعداز کمی مزه کردن تف میکنی بیرون وبعدشم یکم سروگردنتو تکون میدی که یعنی خوشم نیومد

گلم شما هم مثل مامانی ماست شیرین دوست نداری وعاشق ماست ترشی

٥:دهان که پرسه خیلی مهمیه برای شما چون اوایل فقط صدای اینقه در میاوردی اما الان

اه* آه* اوه* م* پ* ب* ج* ک* گاگا* آگو* اوگ* کا* دا* ما*          ه ب د(با فتح) * هینقه* ا د(بافتحه) * ابو* تیس*ماما

راستی الانم خیلی ناز هم با صدای بلند میخندی وهم در حدتیم ملی آلودگی صوتی ایجاد میکنی که همه باخنده به شما نگاه میکنن بابایی اولا میگفت که گرسنه هستی یااز ١چیزی ناراضی هستی اما الان به همه اثبات کردی که داری تمرین آواز میکنی

٦:شیرینم اول اولا با دستات نمیتونستی کارایی انجام بدی اماحالا می تونی بااون دستای خوشگلت میمی رو محکم بچسبی وهراز گاهی هم که از دهنت در میاد خودت بادستات میذاری تو دهنت ویا اینکه میتونی پستونکت ودربیاری ودوباره بذاری تودهنت اما اگه از دستت افتاد میتونی برداری اما فعلا نمیتونی بذاری تو دهنت

راستی میتونی اسباب بازیاتو هم از زمین برداری وبعداز مدتی میندازی زمین

اما کار مورد علاقت اینه که صورت مامانی رو لمس میکنی وهراز گاهی هم چنگ میزنی وعلاقه خاصی هم به کشیدن موهای من داری که حسابی دردم میاد

تازه یه چیزم بلدی اوایل وقتی میمی میخوردی من دستاتو بوس میکردم واینم یه عادت شده برات وقتی میمی میخوری دستات میاری بالا تا من بوسشون کنم جالب اینجاست که بعضی وقتها هم که تو خوابی دستات ناخداگاه میاری بالا تامن بوسشون  میکنم میاریشون پایی

یه چیز باحالتم اینه که چند وقتیه انگشتای دستتو شناختی وبااونا بازی میکنی ویااینکه همچین باتعجب به اونا نگاه میکنی که نگو انگار یه چیز خارق العاده دیدی

باحال ترین کار با دستاتم اینه که انگشتای دستتو میخوری در حد تیم ملی اول با ١انگشت شروع میکنی بعدبا١٠تا انگشت به زور پستونک تموم میکنی

٧:اون پاهای نازتم نگو الان اونقدر پاهاتو تکون میدی که نگو یاهمچین محکم به زمین میکوبی که صداش اکو پیدا میکنه

ویا اینکه خیلی باحال باانگشتات های پات بازی میکنی زمانی که دارم پوشکت وعوض میکنم همچین با ولع انگشتای پاتو مک میزنیشون که نگو ویا اینکه نشستی اول با تعجب بهشون نگاه میکنی وبعد تاجایی که میتونی به جلوخم میشی تا اونارو بگیری

٨:کمر آرتین خان اون اول اولا کار خاصی نمیتونست انجام بده اما حالا به کمک کمرت میچرخه ومیشینی

و موقع عوض کردن پوشک محکم باسنتو بالا وپایین میاری تا پوشکت نکنکم......

٩:خوابیدنتم فکر کنم عوض نشده واز اولش مثل گل پسرا خوب میخوابیدی والانم که ماهی وفقط ٢بار شب برای شیر از خواب بیدار میشی وبعد ازخوردن شیر زود می خوابی اما خواب بعداز ظهرات از اول یکم سخت بود واز شیطنت وقت نمیکنی راحت بخوابی

١٠:حموم رفتنو اولا خیلی دوست داشتی اما الان از وقتی میریم حموم جیغ وداد میکنی تا وقتی که لباس تنت میکنی ودر آخر به همه ما میخندی

الهی مامان قربون این پسر نازش بشه که تواین ٦ماه اینهمه کارای

جدید یادگرفته