اندر احوالات آرتین خان در 21 ماهگی
شیرین زبونم دیگه هر روز داری بانمک تر و شیرین زبون تر میشی وهر روز داری همه رو شیفته خودت میکنی
تو تمام مهمونیها مثل ستاره میدرخشی البته اولش از شیطنتت بعدشم ازاون هوش بالایی که داری
چون بعد از چند روز همه کسایی که تو اون جمع شما رو دیدین تک به تک بهمون زنگ میزنن وسراغتو میگیرن و میگن هر روز شما رو به ذهنشون میارن و یاد شمایک لبخند کوچیک رو لبهاشون حکاکی میکنه
...................................................
دایره لغاتت هر روز داره بیشتر و بهتر میشه:
ا َشیل لِه:شکلات
چیجه:تخمه
بابا یِ:بابا وبابایی
مامایِ و مامایم:مامان و مامانی
البته هر وقت کارت گیر باشه میگی بابای ومامای که ما نازتو بکشیم وتحویلت بگیریم تازه یکبار هم به من گفتی مامایم وای منو نمیگی 10 کیلو چاق شدم
دَ دَ:دنت
جـــــــا:جارو برقی جارو شارژی و تی
ا َشیا:ارشیا
میگم آرتین این لباس مال کیه میگی ا َشیا-کجا بریم ا َشیا-این چیه ا َشیا
طاطا:طاها
بیسی:بیسکویت
دا و دادا:دایی (میثاق)
آبا:آقا
دوپ دوپ:توپ
آبا دوپ دوپ:آقا توپ،منظور فروشنده مغازه اسباب بازی فروشیه
آیه وآده:آره
نه:نــه
قند:قند
چاچا:چای
هر فنجونی رو که میبینی حتما خواستار چایی هستی
هر وقت قند به دستت میگیری خواستار چایی هستی اما اگه جایی بهت چایی بدیم دیگه ازمون قند نمیخواهی
گــِگو :گردو
وای یاد گرفتی چه جور گردو هارو بشکنی،فهمیدی اگه گردو رو چند بار بزنی به سرامیک آشپزخونه حتما میشکنه وبعد در آرامش میشینی و مغزشو میخوری
دُل وگِل:گـُل
چا:چاقو،قیچی
تا تا:تاس
نا نا:نایلکس ونایلون
چـــیــپـسی:چیپس
تَ تَ:کیک تولد و شمع تولد
پ َ: پتو
تا و کا:کارت بازی و پاسور
گارون،بارو:بارون
گِگه:گریه
مَنه:مال من-برای من
ما-مایی:ماهی
کلا مختصر ومفید حرف میزنی
چی چی:قطار بازی
میایی واز پاهای من میچسبی ومدام میگی چی چی- چی چی
نازنینم کلا داری آقا میشی چون از چهارشنبه شب 18 اردیبهشت که 666 روزه هم شدی دیگه شب برای خوابیدن میمی نخوردی و خودت خوابیدی (البته با شیشه شیر) الهی من قربون شیر پسر بشم که داره یواش یواش بزرگ میشی اما فعلا غروب ها داری همچنان میمی میخوری که حالا کلا کی با میمی خدا حافظی کنم با خداست