آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

درسهای زندگی

1391/9/22 8:33
نویسنده : مامان نسی
386 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

عشق مادر

 

 

 چند سال پیش ، در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت.
مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد.

 

 

عشق مادر

 چند سال پیش ، در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت.
مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد.
مادر وحشتزده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود. 

 تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد. 

 پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند. پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود.
خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت ،

 " این زخمها را دوست دارم ، اینها خراشهای عشق مادرم هستند."  

گاهی مثل یک کودکِ قدرشناس،
خراشهای عشق خداوند را به خودت نشان بده
خواهی دید چقدر دوست داشتنی هستند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

زیباترین گل پسرو گل به سر دنیا
21 آذر 91 9:40
ماشاالله خدا نگهدارش باشه
♥ الهه مامان روشا جون♥
21 آذر 91 14:13
خیلی قشنگ بودم چشمهام پر از اشکه خیلی احساس خوبی بهم داد.یه وقت دیدی منم سرقت ادبی کردم بعضیاشونو

اشکالی نداره هر وقت خواستی بگو برات ایمیل کنم

مریم
21 آذر 91 23:47
خیلی قشنگ بود . آفرین به تو مامان نمونه . فهمیدم که خیلی به تربییت دومادم اهمیت میدی . عزیزم در مورد آوردن دخمل از طرف تو و شدن عروس من مشکلی نیست ولی مهم اینه که من عاشق آرتینم و باید آرتین دوماد من بشه اصلا باور کن من زیاد دخمل دوست نداشتم ولی به عشق آرتین میخوام دخمل بیارم

ای جونم الهی من قربون اون عروسم بشم

رها مامان راستین
23 آذر 91 15:53
ممنون خیلی مطالب زیبا وجالبی هستن