آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

10امین و11امین دندون

1391/9/12 8:48
نویسنده : مامان نسی
1,517 بازدید
اشتراک گذاری

      ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤      ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤      ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

 

خبر خبر                  یه            سبد خبر

              دندون در اومد از صدف

دندون آسیاب کوچک اول هم از بالا وهم از پایین سمت چپ

 

                     دندون

مامانی روز چهار شنبه یکم وضع واوضاع شکمت بهم ریخته بود من نگران نشدم چون میدونستم داری دندون در میاری

اما از روز 5 شنبه وضع شکم خوب شد اما یکم تب داشتی ویکم هم بی حوصله تا غروب وغروب هم،هــــــــی بد نبودی واز شانس ما برای شام هم مهمون داشتیم مامان مهین و عمه یاسی وعمو شیرزادو خاله مسی وخاله ویدا وعمو بابک وماه تیسا جون

شما شب خوابت میومد اما نمیتونستی بخوابی❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

 و هی تبتم داشت میرفت بالا که مهمونامون بنده خداها به خاطر شما زود رفتن ومامان مهین با اسرار مارو فرستاد درمانگاه واونجا دکتر گفت گلو و وگوش چپت التهاب داره ویکم چرک کرده وبهت  این داروهارو داد

(شربت ایبوکیم-دیفین هیدرامین-سفکسیم وشیاف مسکن)

منم دودل که چی کار کنم تازه میخواستیم شبونه ببریمت پیش دکتر خودت اما از شانس ما رفته بود مسافرت

منم مونده بودم که چی کار کنم و با مشورت با،بابا رضا تصمیم گرفتیم که سفکسیم رو بهت ندیم وفقط استامینوفن و دیفین هیدرامین بهت دادیم اما چه دادنی چون شما شربت نمیخوری وبه زور مجبوریم یه خورده شربت بهت بدیم که هر دفعه به شما دارو میدم خودم اشک میریزم❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

گلم تا جمعه بعد از ظهر حال نداشتی و از ساعت 4حالت خوب شد تا امروز صبح وصبح تو خونه مامانی دیدیم بازم تب داری وسریع شربت استامینوفن بهت دادم واومدم شرکت وهی دل نگرانتم که نکنه بازم تب کنی اما مامانی میگه که بهتری وهمچنان مشغول شیطنت کردن

 وقراره ساعت 4که اومدم خونه ببرمت دکتر

حالا نمیدونم آقای دکتر میخواهد دعوام بکنه یا تشویقم که داروها تو بهت ندادم

آخه دکتر شما شدیدن مخالف داروئه وحالا حالا دارو نمیده به این فسقلیهای شیطون

 عزیز دردونه مامان خیلی خیلی دوست دارم

دندون

             ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤     ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤     ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤     ❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

 

پ ن:گلم غروب همین که ازسرویس پیاده شدم دیدم شما تو خیابون همراه مامانی منتظر من هستید و2 تایی باهم رفتیم دکتر ودکتر بعد از معاینه شماگفت که فقط گوشت التهاب داره وشرب فاراموکس بی دی برات تجویز کرد وگفت فقط باید همین دارو را بدهم واگه بی تابیات کمتر نشد یکم استامینوفن بدم اما باید 1هفته هر 12ساعت این دارو را بخوری وبعد از 1هفته دوباره بریم پیش آقای دکتر برای چکاپ

راستی آقای دکتر تشویقم کرد و گفت چه خوب کردم که اون داروهارو به شما ندادم چشمک

خدارو شکر بازم همه چی به خیر گذشتاوههورا

بابا آخه چرا شبا یه دکتر متخصص اطفال پیدا نمیشه تا ما،مامان و باباها اینهمه استرس نکشیماسترس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامنا آرتین (الهه)
12 آذر 91 13:22
مبارکهههه گل پسر

مرسی

مامان ابوالفضل
12 آذر 91 16:13
هورااااااااا مبارکه قند عسل

مر30 خاله جون
فاطمه مامان الينا
13 آذر 91 11:57
به گفتي كه تو مسابقه شركت كنيم خودت شركت نكردي؟ (ني ني مد )حالا يا لا برو به الينا راي بده كه برنده بشه(كد0011) وگرنه من مي دونم و تو.

وااااااااااای ترسیدم حتما الان ورم

مریم مامان محمد مانی
13 آذر 91 13:59
مبارک دندونهات عزیزم .
خدا را شکر که بهتر شدی.
نسیم جون آدم خودش هزار جور درد و مرض داشته باشه ولی گلش یه سرما خوردگی کوچیک هم نداشته باشه.

واقعا موافقم

رها مامان راستین
15 آذر 91 11:06
مبارک مبارک این دندونا چه زحمتی برای بچه ها دارن کلی بچه ها لاغر میشن

آره واقعا

♥ الهه مامان روشا جون♥
15 آذر 91 15:09
مبارک دندونای جدید عزیزم.

مر303030