طارم
عسل مامان چندروز پیش یعنی 20 آبان که جمعه هم بود ماهمراه با یکی از دوستای بابارضا رفتیم طارم
باغ بابا غلام ومن نگران بودم که نکنه تو جاده حالت بد بشه آخه جاده طارم اکثرا گردنست
اما پسرم آقاست اصلا اصلا مامانی رو اذیت نکرد تازه ام هوای باغ اونقدرم خوب بود که شما حموم آفتاب گرفتی
اما شمازود خوابیدی وبعداز ظهرم ،هم شما بداخلاق شدی وهم هوا سرد شد ونتونستم عکسای خوبی از شما بندازم اما قول میدم این دفعه فقط فقط از شما عکس بندازم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی