آرتین آرتین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

آرتين شیرینی زندگی مامان وبابا

اولین عمل

1390/7/19 0:54
نویسنده : مامان نسی
586 بازدید
اشتراک گذاری

پسرگلم یکشنبه١٧مهرماه تولد امام رضابودوشما امروز ٨٩روزه شدی       وصبح شما طبق معمول ساعت ٨ازخواب بیدار شدی وتاساعت ١٠شیطونی میکردی وحسابی شارژ بودی وساعت١١ بابارضا اومد دنبالمون وباهم رفتیم مطب دکتر بزازیان

مامانی-بابایی-مامان مهین زودترازمارسیده بودن ومن توراه مدام استرس داشتماسترسکه چی میشه

ساعت ١١:٤٠ دقیقه شمارو بردن داخل اتاق .همینکه شماروبردن من تو سالن انتظار زدم زیر گریهگریهومامان مهین منو از مطب بردبیرون ولی مگه دل من طاقت میاورد وهی سالونو قدم میزدم وشما ٢بارفقط گریه کوچولوکردی

وساعت ١٢:٠٥شما گل پسرو آوردن بیرون واومدی توبغل من وسریع میمی خوردی درحالیکه مامانی ٢بار به شما آب قند داده بود

عسلم شما مثل همیشه بودی وتاساعت ١باما بازی میکردی ومدام میخندیدیخنده

اما از ساعت ١تا٢:٣٠ چنان گریه میکردی که نگو همچین بود که بابایی از خونه زد بیرون ومن ومامانی وبهارجون شمارو آروم میکردیم

بالاخره ساعت ٢:٣٠ شما آروم شدی وتوبغل بهارجون بودی که دایی میثم اومد همینکه دایی رو دیدی چه بغضی کردی ودوباره زدی زیر گریه که اون موقع من دیگه طاقت نیاوردم وزدم زیر گریه گریهومیثم بغض کرد ومیگفت اگه بیشتر گریه کرده بودی اونم گریه میکرده

بعدازاون شما خوابیدی تاساعت ٦ وبعداز اینکه بیدار شدی سرحال بودی وهرازگاهی کوچولو نق میزدی که خیلی خیلی کم بود

 وشب وماموندیم خونه مامانی اینها چون میترسیدیم شب نا آرومی بکنی ولی مثل همیشه آروم آرووم خوابیدی

اینم خاطره مسلمون کردن شما که به من خیلی سخت گذشت  ولی خدارو شکر که همه چیز به خیرگذشت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان رها
19 مهر 90 9:01
ای جونم مبارک خاله جون مسلمون شدنت عزیزم نسیم جون خوشحالم که به خیر و خوبی گذشته
سعیده مامان آرتین
19 مهر 90 21:41
خاله جونم همه آرتینا نانازن ویپا مردیم
مامان بهار و تيارا
20 مهر 90 20:58
مرسی خاله جون
مامان ابوالفضل
21 مهر 90 16:48
ممنون خاله جون دوست جون من کی مرد میشه