جشنها و خاطرات خوب 30ماهگی
پسر گلم به خاطر ٣٠ ماهگی شما ما تصمیم گرفتیم یه جشن کوچولو بگیریم به همین خاطر دوباره شما رو بردیم به یه تئاتر که زیاد مناسب سن شما نبود اما در کل خوب بود وبهمون خوش گذشت چون حسابی خندیدیم
عاشق این نگاهتم
برای شام هم مهمون بابایی و مامانی بودیم تو کاروانسرا سنگی
واین گیتار رو هم بابا رضای مهربون برای شما خرید و منم هم دهکده حیوانات اهلی براشما خریدم
پسر نازم باز ما رفتيم خونه خاله ماهرخ و ميلاد ويالون زد وشما جوگير شدي
پسر گلم تو این ماه ما ٢ تا تولد توپ دعوت بودیم
اولین تولد تولد پارمیس جون بود(نوه عمه من)
از راست:رسا،متین،طاها،آرتین،سدنا،آرمیا
کلا ١٦تا بچه قدو نیم قد در کنار هم بودید
پسرای گل من
پسر نازم دیگه یواش یواش داری شخصیتهای کارتونی رو میشناسی و رنگ ها رو،وخودت با سلیقه خودت این کلاه رو انتخاب کردی چون مدام میگفتی کلاه انگری آبی میخام
اینم از تولد دختر نازم پرنیان جون دختر عمه آرتین
از راست:آرتین،آروین،پرنیان،مهدی،مانیا،مانی
کشته این ژستتونم
دختر نازم پرنیان
راستی هفته پیش ١١/١١/٩٢هم رفته بودیم باغ که یک عالمه گوسفند اومده بود باغ بابا یی و شما حسابی با اونا بازی کردی و یک عالمه هم از شما عکس انداختم اما شب اومدی تا عکسا رو نگاه کنی و زدی همشو پاک کردی وفقط این یکی به یادگار برامون موند